لحظه های ناب

درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوز

لحظه های ناب

درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوز

گفتم صنما مگر تو جانان منی/اکنون که نگه کنم همی جان منی/مرتد گردم گرتوزمن برگردی/ای جان جهان توکفروایمان منی/ پرسیدند:گاه عشق آسمان بودوروح زمین تا چه بارد.گاه عشق تخم بودوروح زمین تاچه روید.گاه عشق گوهری معدنی است وروح معدن تاخود چه گوهر است وچه معدن.گاه عشق آفتاب بود در آسمان روح تا چون تابد.گاه عشق شهاب بوددرهوای روح تا چه سوزد.هرتعریفی که خواهی بر عشق بگذار ولی بدان که عشق به عاشق غیرت دارد.یعنی اگر به سراغت بیاید جز تسلیم راهی نیست.چنانکه عاشق نالد که:توسنی کردم ندانستم همی/کزکشیدن تنگتر گردد کمند.

نظرات 3 + ارسال نظر
پرنیان سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:53 http://fathebagh.blogsky.com

و ما تسلیم بازی های او .
گاه می برد تا عرش آسمان
گاه می کشاند تا فرش خاک
و ما تسلیم قدرت او .

اگر عاشقی سرمشوی از مرض

صوفیا دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:27

من یک جا خوندم عشق خطهای موازی را بهم میرسونه

کوروش یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:42 http://korosh7042.blogsky.com

وقتی که عاشق به معشوق میرسد هیچ ندارد که بگوید جز نگاه

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/تا اشارات نظر راز میان من وتوست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد